تقویت روابط قزاقستان و آذربایجان با اروپایی ها
جدال در خزر بر سر نفت و گاز
با افزایش اهمیت منابع نفت و گاز دریای خزر برای امنیت انرژی اروپا، کشورهای قزاقستان و آذربایجان به دنبال تقویت روابط با کشورها و شرکتهای غربی هستند که برخلاف منافع روسیه و احتمالا ایران است. از همین روی، تهران و مسکو در راستای تقویت جایگاه خود در این حوزه به دنبال مشارکت سطح بالا در بخش انرژی هستند.
به گزارش پترو رویداد، دریای خزر که در طول تاریخ محل مبارزه بسیاری از بازیگران جهانی و منطقهای بوده، امروز نیز هیچ یک از این ویژگی را از دست نداده است. در واقع به منبع امید اتحادیه اروپا و کشورهای بالکان تبدیل شده که در نتیجه تحریمهای اعمال شده بر گاز طبیعی روسیه به دلیل جنگ در اوکراین با بحران انرژی روبرو هستند. پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی تعداد کشورهای حاشیه دریای خزر به پنج کشور افزایش یافت و این دولتها که در سالهای نخست استقلال خود از نظر فناوری ناکافی بودند، به لطف همکاری با شرکتهای انرژی غرب، آسیب جدی به انحصار روسیه در منطقه وارد کردند. با این حال، درگیریهای بین کشورهای ساحلی و تلاشهای غرب برای حفظ روابط خود با مسکو در سطح مشخصی، تغییرات را در منطقه محدود کرده است.
همسویی قزاقها و آذریها
حمله روسیه به اوکراین در سال ۲۰۲۲ باعث تغییر جدی در سیاست انرژی اروپا شد. قبل از این درگیری، روسیه به عنوان تامین کننده گاز طبیعی به اروپا موقعیت مسلط داشت. با این حال، استفاده مسکو از انرژی به عنوان یک ابزار ژئوپلیتیکی روابط با اتحادیه اروپا را تیره کرد و کشورهای اروپایی را بر آن داشت که به دنبال منابع و مسیرهای ترانزیتی جایگزین باشند. از همین روی، منطقه دریای خزر به عنوان گزینهای مناسب برای امنیت انرژی اروپا در کانون توجه قرار داده است.
دلیل جذابیت منطقه دریای خزر، منابع عظیم انرژی، به ویژه نفت و گاز طبیعی آن است. قزاقستان با داشتن حدود ۳۰ میلیارد بشکه ذخایر نفتی و آذربایجان با حدود ۷ میلیارد بشکه، از بازیگران اصلی در این بازار هستند. موقعیت استراتژیک این ذخایر امکان مسیرهای صادراتی متنوعی را فراهم میکند، از جمله خطوط لولهای که از آذربایجان به ترکیه و سپس به اروپا میگذرد. این مزیت جغرافیایی، دریای خزر را به عنوان یک قطب حیاتی برای ترانزیت انرژی از آسیای مرکزی به اروپا قرار میدهد و مسیرهای سنتی تحت تسلط روسیه را دور میزند.
شرایطی که پس از سال ۲۰۲۰ پدیدار شد، راه را برای توسعه معادلات جدید باز کرده است. از یک سو، پس از جنگ دوم قره باغ، پروژههای خزر محور عملیتر شدند و از سوی دیگر، اختلافات آذربایجان و ترکمنستان در خصوص میادین گاز طبیعی موسوم به «سردار» و «کپز» حل و این منطقه به نام «حوضه دوستی» نام گرفت. علاوه بر این، حل اختلافات بین قزاقستان و ترکمنستان یک تحول مهم است که نشان میدهد روند همکاریهای خزر محور تسریع خواهد شد.
این روند یک توسعه کاملا طبیعی است که پروژههای خزرمحور اهمیت پیدا میکنند. به دلیل تحریمهای اعمال شده علیه مسکو ناشی از جنگ روسیه و اوکراین، تعلیق خط لوله گاز طبیعی نورد استریم-۲، خرابکاری در خطوط لوله گاز طبیعی نورد استریم-۱ و نورد استریم-۲، اصابت موشک به لهستان و حمله به کیف، بحران انرژی در اروپا با بسته شدن خط لوله نفت دوستی به مجارستان عمیقتر شد. به همین دلیل کریدور گاز جنوبی به عنوان مطمئنترین مسیر به میدان آمده است. به ویژه افزایش ظرفیت حمل خط لوله گاز طبیعی ترانس خزر (تاناپ) در دستور کار قرار گرفته است.
علاوه بر این، سفرهای رئیس جمهور آذربایجان به بالکان افزایش یافته است. تماسهای علی اف با کشورهای منطقه به ویژه صربستان، نشان میدهد که تلاشها برای اجرای مسیرهای خط لوله گاز طبیعی برای اتصال به کشورهای بالکان، در حال انجام است. بدون تردید این مسیرهای جدید انرژی مولداوی که به دلیل بدهی به گازپروم با مشکلاتی در تامین گاز طبیعی مواجه است، آسوده خواهد کرد.
البته تحرکات مبتنی بر انرژی تنها به باکو محدود نمیشد، بلکه قزاقستان و ترکمنستان نیز در ژئوپلیتیک انرژی به میدان آمدند. در واقع، دولت آستانه در حال کار بر روی فروش انرژی قزاقستان از طریق خطوط لوله باکو-تفلیس-جیهان و باکو -سوپسا است.
در این راستا و در ۱۹ اکتبر ۲۰۲۲، رومگز مستقر در رومانی و شرکتهای سوکار آذربایجان، یادداشت تفاهمی را امضا کردند که مبتنی بر توسعه پروژه مشترک گاز طبیعی مایع (LNG) در دریای سیاه بود. از سوی دیگر، منطقه به ویژه باکو تلاشهای فعالی را برای رساندن گاز طبیعی ترکمنستان به اروپا انجام میدهد.
در مجموع بحران انرژی که اروپا را تحت تاثیر منفی قرار داد، اهمیت کشورهای ساحلی خزر را افزایش داده است. این واقعیت که دو کشور از پنج کشور ساحلی شامل ایران و روسیه، هدف تحریم قرار گرفتهاند، سه کشور دیگر را به میدان آورده است. در این زمینه میتوان گفت آذربایجان نیز که مدت هاست به اروپا انرژی صادر میکند به یک کشور مسیر مهم تبدیل شده است. قراردادهای قزاقستان با شل نیز قابل توجه است. در نتیجه، بحران انرژی ناشی از جنگ روسیه و اوکراین، کشورهای جغرافیای وسیعی از آسیای مرکزی تا اروپای شرقی را به همکاری واداشت و این امر، از نظر تعمیق روابط اقتصادی فرصتهایی را برای بازیگران فراهم میکند.
واکنش مسکو و تهران
علیرغم پتانسیل اقتصادی انرژی خزر، تنشهای ژئوپلیتیکی بزرگ هنوز وجود دارد. روسیه، به ویژه مشارکت فزاینده انرژی منطقه با اتحادیه اروپا و ایالات متحده را تهدیدی برای نفوذ منطقهای خود میداند. از همین روی، مسکو با طرحهایی مانند خط لوله گاز طبیعی ترانس خزر که به دنبال پیوند ذخایر گاز ترکمنستان با بازارهای اروپایی از طریق آذربایجان بوده، مخالفت کرده است. این مخالفت بر عزم روسیه برای حفظ کنترل زنجیره تامین انرژی اروپا و محدود کردن اهمیت ژئوپلیتیکی منطقه به نفع خود تاکید میکند.
ایران نیز به عنوان یکی دیگر از بازیگران کلیدی منطقه دریای خزر، برنامههای انرژی خود را دنبال کرده است. گفتگوهای تهران با مسکو در خصوص ایجاد هاب انرژی و پلت فرم تجارت الکترونیکی گاز، همسویی استراتژیک تهران و مسکو را نشان میدهد. ذخایر عظیم گاز طبیعی و ظرفیتهای ترانزیتی ایران، تهران را به عنوان یک شریک بالقوه در تلاشهای متنوعسازی انرژی اروپا، باوجود تنشهای ژئوپلیتیکی و تحریمهای بینالمللی، قرار میدهد.
البته تقریبا دو سال پیش، جواد اوجی وزیر نفت ایران به عشق آباد سفر و با رئیس جمهور ترکمنستان، سردار بردی محمداف دیدار کرد. در این جلسه قراردادهای سوآپ برای تجدید ساختار بدهیهای گاز طبیعی و واگذاری گاز طبیعی، نفت و فرآورده های نفتی مورد بحث و بررسی قرار گرفت. اخیرا نیز ایران و ترکمنستان قرارداد سوآپ گازی برای انتقال گاز ترکمنستان به عراق از طریق ایران را نهایی کردهاند. از سوی دیگر، اوجی اعلام کرد که سرمایه گذاران روسی برای توسعه هفت میدان نفتی و گاز طبیعی به ارزش ۴.۵ میلیارد دلار با ایران قرارداد امضا کردند. وقتی این وضعیت همراه با سفرهای منطقهای مقامات آمریکا و اتحادیه اروپا در نظر گرفته شود، میتوان گفت که رقابت در منطقه افزایش یافته است.
به گفته اوجی، در دولت سیزدهم در زمینه انتقال گاز با دولتمردان روسیه نیز مذاکرات خوبی انجام و دیپلماسی انرژی فعال شد و جدا از مشارکت در توسعه میدانهای نفتی و مشارکت در ساخت تجهیزات از جمله پمپهای درون شهری (بهعنوان گام دوم)، موضوع انتقال گاز روسیه به ایران، سومین محور همکاری ایران و روسیه بود که با اراده هر دو رئیسجمهوری نشستهای مختلف کارشناسی در دو کشور و بین دو شرکت بزرگ گازپروم و شرکت ملی گاز ایران برگزار شد که سرانجام روز چهارشنبه (ششم تیر) به امضای توافقنامه انتقال گاز روسیه به ایران انجامید.
در واقع، همکاری تهران و مسکو در بخش انرژی میتواند پاسخی به تحرکات غرب و ترکیه در منطقه باشد که به دنبال افزایش همکاری با آذربایجان و قزاقستان هستند. افزود بر این انتقال گاز روسیه به ایران، موقعیت تهران در برابر ترکیه در رقابت بر سر هاب گازی منطقه را بهبود می بخشد و همچنین علاوه بر تامین نیازهای ایران در فصول سرد سال، بستر مناسب برای انتقال گاز روسیه به کشورهایی مانند پاکستان، عراق و ترکیه از طریق ایران فراهم میشود.
با نگاهی به آینده، منطقه دریای خزر به عنوان نقش محوری در استراتژی امنیت انرژی اروپا، چشمانداز مثبتی دارد. با این حال، تحقق این پتانسیل مستلزم در نظر گرفتن پیچیدگی ژئوپلیتیکی و ایجاد توازن بین منافع مختلف است. کشورهای حاشیه خزر باید ضمن جذب سرمایه گذاری پایدار برای توسعه زیرساختهای انرژی و بهره برداری از فرصتهای انرژیهای تجدیدپذیر، همکاریهای منطقهای عمیقتر را تقویت کنند. اما حضور شرکتهای غربی میتواند تهدیدی برای منافع روسیه و ایران در خزر محسوب می شود، از همین روی این دوکشور با تقویت محور خود در بخش انرژی به دنبال نقش پررنگ در تحولات منطقه هستند.