ژاپن، بوی نفت ایران می گیرد!
ژاپن به عنوان یکی از بزرگترین واردکنندگان انرژی، بیش از ۹۰ درصد از نفت خود را از خلیج فارس وارد میکند. از همین روی، تحولات سیاسی ایران میتواند راه را برای بازگشت نفت ایران به این بازار هموار کند که نتیجه برد-برد برای دو کشور دارد.
به گزارش پترو رویداد، حمله نظامی روسیه به اوکراین در فوریه ۲۰۲۲ بازتاب زیادی در سراسر جهان داشت و باعث تغییرات اساسی در روابط بینالملل شد. این حمله نه تنها در اروپا، بلکه در آسیا نیز بر پویایی امنیتی تأثیر گذاشت و کشورهایی مانند ژاپن را وادار کرد تا روابط خود با روسیه را مورد ارزیابی مجدد قرار دهند. به ویژه تأثیر این وضعیت بر سیاستهای انرژی و استراتژیهای منطقهای ژاپن وابسته به واردات انرژی، بسیار مهم است.
روابط ژاپن و روسیه اغلب پرتنش بوده است. پس از جنگ روسیه و ژاپن در اوایل قرن بیستم، اختلافات مداوم بر سر مالکیت جزایر، به ویژه در شمال شرقی هوکایدو، به یکی از عوامل تعیین کننده در روابط دوجانبه تبدیل شد. این جزایر که در ژاپن به «سرزمینهای شمالی» معروف هستند، در روسیه «جزایر کوریل جنوبی» نامیده میشوند. بهبود روابط با روسیه یکی از اولویتهای سیاست خارجی در دولت شینزو آبه، نخست وزیر سابق ژاپن بود. یکی از دلایل این رویکرد این است که ژاپن قصد دارد با پیروی از یک استراتژی سیاست خارجی ملایم با روسیه و امضای یک معاهده صلح، برخی از سرزمینهای مورد مناقشه موسوم به سرزمینهای شمالی در ژاپن را پس بگیرد.
جنگ اوکراین و امنیت انرژی ژاپن
آغاز جنگ روسیه و اوکراین در سال ۲۰۲۲، باعث شد که دیدگاه مردم ژاپن در مورد روسیه به طور اساسی تغییر کند. نتایج نظرسنجی رسمی در سال ۲۰۲۲ نشان داد که نظر مردم ژاپن از روسیه در منفیترین سطح ثبت شده است. از همین روی، جامعه ژاپن در واکنش به جنگ اوکراین، تا حد زیادی از تحریمها علیه روسیه حمایت کرد. نخست وزیر فومیو کیشیدا که به اندازه آبه متعهد به بهبود روابط با روسیه و امضای معاهده صلح نیست، حمله روسیه به اوکراین را چالشی مستقیم برای ژاپن میداند و جملاتی مانند «اوکراین امروز میتواند فردا آسیای شرقی شود» را بیان میکند.
حمله روسیه به اوکراین، تامین کننده مهم واردات انرژی، به برخی تغییرات در سیاستهای انرژی ژاپن منجر شده است. قبل از جنگ اوکراین، روسیه ۳.۶ درصد از واردات نفت ژاپن، ۸.۸ درصد از واردات گاز طبیعی مایع (LNG) و ۱۱ درصد از واردات زغال سنگ را به خود اختصاص میداد. در نتیجه حملات روسیه به اوکراین، یکی از بزرگترین تولیدکنندگان و صادرکنندگان نفت و گاز جهان، قیمت نفت و گاز به میزان قابل توجهی افزایش یافت و این امر به ویژه برای کشورهای وابسته به واردات انرژی مانند ژاپن، مشکلات زیادی را ایجاد کرده است. در آوریل ۲۰۲۲، دو ماه پس از حمله روسیه به اوکراین، ژاپن قصد خود را برای کاهش تدریجی واردات زغال سنگ و نفت روسیه اعلام کرد و در ماه دسامبر، ژاپن به همراه کشورهای گروه ۷ توافق کردند که سقف قیمت نفت خام روسیه را اعمال کنند. ژاپن تا پایان سال ۲۰۲۲ واردات نفت و زغال سنگ روسیه را به ترتیب ۵۶ و ۴۱ درصد نسبت به سال قبل کاهش داد.
بحران انرژی به نگرانیهای امنیت انرژی در مقیاس جهانی منجر شده و بسیاری از کشورها را به تقویت سیاستهای انرژی تجدیدپذیر خود برای افزایش تولید برق محلی سوق داده است. از سوی دیگر، توکیو تصمیم گرفته به واردات نفت و گاز روسیه از پروژههای ساخالین که شرکتهای ژاپنی در آن سرمایهگذاریهای بزرگی انجام دادهاند و تقریباً ۹ درصد LNG را تامین میکند، ادامه دهند. در این زمینه، برخلاف ایالات متحده آمریکا و بسیاری از کشورهای اروپایی، ژاپن تا حد زیادی جنگ اوکراین را به عنوان فرصتی برای کاهش وابستگی به واردات انرژی و تسریع انتقال به انرژیهای تجدیدپذیر داخلی در نظر نگرفت. یکی از دلایل اصلی این امر نگرانی ژاپن از این است که انتقال گسترده به انرژیهای تجدیدپذیر میتواند وابستگی تجاری این کشور به چین به عنوان نیروی مسلط بر بازارهای انرژی تجدیدپذیر، افزایش دهد.
در نتیجه، جنگ روسیه و اوکراین به تغییرات قابل توجهی در سیاست خارجی و استراتژی انرژی ژاپن منجر شد. این حمله باعث شد که ژاپن روابط خود را با ناتو تقویت و بر ارتباط بین امنیت آسیا-اقیانوسیه و اروپا-آتلانتیک بیشتر تاکید کند. ژاپن که از لحاظ تاریخی روابط پیچیدهای با روسیه داشته است، با اعمال تحریمهای شدید علیه مسکو در چارچوب بحران اوکراین، سیاستهای انرژی خود را تغییر داد. تصمیم ژاپن برای کاهش چشمگیر سهم روسیه از واردات انرژی، تلاشهای توکیو برای تضمین امنیت انرژی را افزایش داده است. با این حال، برخلاف بسیاری از کشورهای دیگر، ژاپن به جای تسریع در انتقال به انرژیهای تجدیدپذیر، به دنبال تداوم استفاده از سوختهای فسیلی در بلندمدت است.
نقش خلیج فارس و اهمیت ایران
بنابراین واردات سوختهای فسیلی هنوز در اولویت اصلی ژاپن قرار دارد و در این میان، کشورهای حاشیه خلیج فارس با تامین بیش از ۹۰ درصد نفت این کشور از اهمیت بالایی برخوردار است، بطوریکه این کشورها سهم عمده در تامین نیازهای نفتی ژاپن دارند. ژاپن روزانه حدود ۴ میلیون بشکه نفت از کشورهای عربی حوزه خلیج فارس وارد میکند و حدود ۹۰ درصد نفتکشهای ژاپنی از خلیج فارس به ژاپن میگذرند. باید توجه داشت که ایران تا سال ۲۰۱۹ یکی از صادرکنندگان نفت به ژاپن برای دههها بود که با آغاز تحریمهای دوره دونالد ترامپ و رابطه نزدیک توکیو و واشنگتن، این کشور واردات نفت از ایران را متوقف کرد.
معافیت واردات نفت خام ایران از سوی آمریکا در دوم ماه مه ۲۰۱۹ پایان یافت و شرکتهای ژاپنی مجبور شدند از واردات نفت خام از ایران صرف نظر کنند. ژاپن حتی پس از انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۹۷۸ نیز نفت خام خود را از ایران وارد کرده و این نخستین باری است که واردات نفت خام از ایران عملا متوقف میشود. حفظ روابط خوب با ایران، به عنوان یک قدرت بزرگ در خاورمیانه، برای تامین پایدار نفت ژاپن بسیار مهم است.
به همین دلیل، به باور برخی از کارشناسان ژاپنی حتی اگر آمریکا سیاست رادیکال در قبال ایران دنبال کند و فضای سیاسی محدودی برای مانور داشته باشد، ژاپن باید همیشه به دنبال زمینههایی باشد که بتواند با ایران روابط همکاری برقرار و برای ایجاد رابطه اعتماد با ایران تلاش کند. اما روابط ژاپن و ایران به سردی گرایید و ژاپن در برابر فشارهای ایالات متحده تسلیم شد تا واردات نفت از ایران را متوقف کند.
اما اکنون به دلیل جنگ اوکراین و نیز کاهش فشارها بر ایران، احتمالا بزودی ژاپن نیز مانند چین به خریداران نفت ایران ملحق خواهد شد، البته نباید از عامل مهم بازگشت احتمالی دونالد ترامپ چشمپوشی کرد. این کشور در دوره آبه تلاش کرد تا با میانجیگیری میان تهران و واشنگتن تنشها را کاهش دهد، زیرا هرگونه خلل امنیتی در این منطقه امنیت انرژی این کشور را تهدید میکند.
با توجه به وابستگی ژاپن به انرژی خلیج فارس، رویدادهای این منطقه تأثیر زیادی بر توکیو خواهد داشت. نمونه بارز آن دو شوک نفتی است که در دهه ۱۹۷۰ رخ داد (اولین شوک از اکتبر ۱۹۷۳ تا اوت ۱۹۷۴ و دومی از اکتبر ۱۹۷۸ تا آوریل ۱۹۸۲). شوکهای نفتی ناشی از بیثباتی سیاسی مانند جنگ در کشورهای تولیدکننده نفت بود و نفت به عنوان ابزاری برای استراتژی سیاسی در کشورهای تولیدکننده نفت مورد استفاده قرار گرفت. به عنوان مثال کشورهای تولیدکننده نفت، افزایش قیمت و ممنوعیت صادرات نفت به کشورهای متخاصم و حامیان آنها را اعمال کردند.
در آن زمان ژاپن سهم بسیار بالایی از نفت را در تامین انرژی اولیه خود با ۷۷ درصد داشت و نزدیک به ۸۰ درصد آن به واردات از خاورمیانه وابسته بود که در نتیجه کمبود نفت به دلیل قطع عرضه نفت و افزایش سریع تورم روی داد. این شوک نفتی ضربه بزرگی به رشد اقتصادی ثابت کشور وارد کرد و در سال ۱۹۷۴، شاخص قیمت مصرف کننده ۲۳ درصد افزایش یافت. اولین رشد منفی پس از جنگ جهانی دوم در این سال به ثبت رسید که پایان دوره رشد اقتصادی بالا بود که از سال ۱۹۵۵ آغاز شد.
علاوه بر این، جنگ خلیج فارس که در سالهای ۱۹۹۰ تا ۱۹۹۱ آغاز شد، باعث افزایش شدید قیمت نفت خام شد، اگرچه به اندازه شوک نفتی تاثیرگذار نبود. در این زمان چارچوب همکاری بین کشورهای عمده مصرف کننده با محوریت آژانس بین المللی انرژی که در دوران بحران نفت ایجاد شد و پاسخ های هر کشور بر اساس این چارچوب مانع از اختلالات عمده ناشی از بیثباتی عرضه شد. در ژاپن نیز اقداماتی مانند کاهش میزان نفت ذخیره شده در این رویداد ثبت شد.
بنابراین ژاپن به دنبال توسعه روابط با کشورهای خلیج فارس است. برای نمونه، عربستان سعودی و امارات در حال اجرای برنامه ذخیره سازی مشترک با کشورهای تولیدکننده نفت هستند. این یک پروژه مشترک است که در آن نفت خام کشورهای تولیدکننده نفت در مخازن ژاپن متعلق به شرکتهای مرتبط با نفت ژاپن ذخیره میشود و در مواقع عادی شرکتهای نفتی در کشورهای تولیدکننده نفت از آن به صورت تجاری استفاده میکنند، البته در مواقع اضطراری ژاپن میتواند اولویت داشته باشد.
در مجموع، ژاپن که بیش از ۹۰ درصد نفت و ۳۰ درصد گاز طبیعی مایع خود را از خاورمیانه وارد میکند، ناگزیر به اعمال معادله پیچیدهتری در استراتژی امنیت انرژی خود است و هرگونه توافق غرب با ایران، در بازار انرژی میتواند عرضه را افزایش داده و به تنوع بخشیدن به نیاز انرژی ژاپن کمک کند. از همین روی میتوان نتیجه گرفت که اگر تحولات ایران مانند انتخاب «پزشکیان» و کاهش تنش با غرب، میتواند بازار بالقوه نفت ژاپن را برای ایران بالفعل کند. البته این امر به نفع توکیو نیز است، زیرا منابع متنوع وارداتی امنیت انرژی آن را بهتر تقویت میکند.